دهی از دهستان اوچ تپه بخش ترکمان شهرستان میانه. در 12هزارگزی جنوب ترکمان و 10هزارگزی شوسۀ تبریز به میانه. کوهستانی. معتدل. با 160 تن سکنه. آب آن از چشمه محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 و 4)
دهی از دهستان اوچ تپه بخش ترکمان شهرستان میانه. در 12هزارگزی جنوب ترکمان و 10هزارگزی شوسۀ تبریز به میانه. کوهستانی. معتدل. با 160 تن سکنه. آب آن از چشمه محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 و 4)
کنایه از آفتاب است، چنانکه زاغ کنایه از سیاهی شب است: چو طاوس فلک بگریخت در باغ به گل چیدن بباغ آمد سیه زاغ. نظامی. طاوس فلک هر شب شد سوخته بال و پر هم شمع رخت سوزد گر بال و پری دارد. عطار
کنایه از آفتاب است، چنانکه زاغ کنایه از سیاهی شب است: چو طاوس فلک بگریخت در باغ به گل چیدن بباغ آمد سیه زاغ. نظامی. طاوس فلک هر شب شد سوخته بال و پر هم شمع رخت سوزد گر بال و پری دارد. عطار